گفت وگو ♦ تلويزيون
"يک وجب خاک" آخرين سريال تلويزيوني است که محسن قاضي مرادي در آن بازي داشت. شخصيت پيرمرد دغل بازي که وي آفريده بود و رفتارش با پسرش اياز-يوسف تيموري- لحظات طنزآميزي به اين مجموعه بخشيده بود. گفت و گوئي داريم با او.
گفت و گو با محسن قاضي مرادياز من نشنيده بگيريد
آيا از قبل با علي عبدالعلي زاده، کارگردان " يک وجب خاک" همکاري داشتيد؟ خير، همکاري نداشتم، فقط با تهيه کننده کار آشنايي داشتم.
چطور شد به گروه بازيگران ملحق شديد؟ وقتي اين شخصيت به من پيشنهاد داده شد، داستان کامل نوشته نشده بود. مي توان گفت: کار ما به نوعي از توليد به مصرف بود. صبح ضبط و شب پخش مي شد. فقط خلاصه اي از داستان را در اختيار ما قراردادند. گروه بازيگراني هم که انتخاب شده بود، همه بازيگران حرفه اي و توانمند بودند. درست است که سابقه کاربا کارگردان را نداشتم، ولي تعريف او را شنيده بودم. تصميم گرفتم بازي کنم.
براي رسيدن به شخصيت دايي پرويز چه کرديد؟ به نظر من کارهايي که مدت زمان تصويربرداري آن سه ماه يا بيشتر طول مي کشد، شخصيت کاراکتر به مرور براي بازيگر به جا مي افتد و شکل بهتر و پخته تري بهخودش مي گيرد. به نظر من از اين دست انسان ها در جامعه ما زيادند. شخصي در طول کار با من برخورد کرد و گفت: دايي من به مراتب از اين شخصيت که شما بازي مي کنيد، بدتر است. در اين سريال دايي پرويز از آن دست شخصيت هايي بود که آدم بدي نبود. ناخودآگاه باعث آزار ديگران مي شد. ضرب المثل معروفي که مي گويد نيش عقرب نه از ره کين است درمورد اين شخصيت صدق مي کند. او حتي ناخودآگاه "اياز" پسر خود راهم مي آزارد. براي رسيدن به اين شخصيت خط اصلي را از آقاي عبدالعلي زاده مي گرفتم و هنگام ضبط از بازيگران ديگر هم کمک مي گرفتم.
عمده بار طنز اين مجموعه برعهده شما و يوسف تيموري در نقش اياز بود... البته همه شخصيت ها مايه هايي از طنز داشتند، ولي به قول شما عمده آن بردوش من و يوسف بود.
و همان طور که مي دانيد اين مجموعه تنها مجموعه طنز امسال ماه رمضان بود. براي برخورداري بيشتر فضاي کمدي چه کرديد؟ سعي مي کرديم با يوسف بده بستان بيشتري داشته باشيم. براي بهبود کار هر تلاشي که لازم بود انجام داديم تا بيننده را هنگامي که بر سفره افطار نشسته بخندانيم. خدا را شکر که مورد اقبال هم قرارگرفت.
به نظر مي رسد مجموعه يک وجب خاک به لحاظ داستان و انتخاب بازيگران ادامه دهنده سريال "زيرزمين" سال گذشته است؟ من متاسفانه زيرزمين را نديدم. اما براي بازي در آن پروژه دعوت شده بودم، ولي قسمت نشد که بازي کنم. اما فکر نمي کنم يک وجب خاک ادامه دهنده آن باشد، ولي چون نديدم نمي توانم قضاوت درستي داشته باشم. شايد شما ديده باشيد و اين به نظرتان مي رسد.
از فشردگي زمان ضبط بگوييد. خيلي سخت بود. بعضي مواقع ما تا سحر کار مي کرديم تا کار را به موقع به پخش برسانيم. فشردگي به قدري زياد بود که در قسمت هاي آخر ناچار شدند از کارگردان ديگري کمک بگيرند و سکانس هاي خاص را به او بسپارند.
کار با شاهين بابا پور در شيوه بازي بازيگران تغييري ايجاد نمي کرد؟ خير، تغيير خاصي نداشت. بيشتر سکانس هايي که مربوط به گاوداري يا بنگاه مي شد را ايشان ضبط کرد. ايشان هم کارگردان فوق العاده خوبي هستند و نهايت سعي شان را کردند.
از تجربه همکاري با همسرتان "مهوش وقاري" بگوييد. دريک پروژه بودن و در کنار هم بازي داشتن به نظر من تجربه خوبي است. "از من نشنيده بگيريد : مگر جرات دارم چيز ديگري بگويم!"
آيا شما در کاراکتر هاي متفاوت در سريال ها يا فيلم هاي مختلف با ژانرهاي گوناگون ظاهر شده ايد؟ بله، تمام سعي ام را مي کنم که به شخصيت هاي کار نزديک شوم. اينکه تا چه حد موفق بوده ام بايد مردم نظر دهند و در اين مورد قضاوت کنند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر