شنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۶

چهارفصل♦ قا ب



‏در دهه شصت، همزمان با بسته شدن فضاي مطبوعات، "کارتون نمايشگاهي" به عنوان راه جايگزيني براي ابراز ‏وجود کارتونيست ها، تبديل به جرياني شاخص شد که طي دو دهه بعد طرفداران فراواني بين کارتونيست هاي خصوصاً ‏آماتور ايراني پيدا کرد. يکي از مهمترين پيشگامان اين حرکت در ايران پس از انقلاب بي گمان "علي ديواندري" بوده ‏است که از نظر دريافت جوايز جهاني نيز رکورددار است...‏
‏‎‎پر افتخارترين کارتونيست نمايشگاهي‎‎
درباره علي ديواندري
در دهه شصت، همزمان با بسته شدن فضاي مطبوعات و تنگ شدن فضاي تنفس کارتون مطبوعاتي، "کارتون ‏نمايشگاهي" به عنوان راه جايگزيني براي ابراز وجود کارتونيست ها، تبديل به جرياني شاخص شد که طي دو دهه بعد ‏طرفداران فراواني بين کارتونيست هاي خصوصاً آماتور ايراني پيدا کرد که حتي با رشد نسبي مطبوعات بعد از دوم ‏خرداد، کار براي نمايشگاه هاي بين المللي را به حضور در نشريات داخلي ترجيح مي دادند. به هر حال قرار دادن ‏کارتون در پاکت نامه و پرداختن هزينه پست، کم دردسر تر از جا باز کردن در نشريات و احتمالاً تبعات قضايي متعاقب ‏بود، اگر دري به تخته مي خورد و اثر خوشايند هيأت داوري قرار مي گرفت جايزه اي هم نصيب هنرمند آماتور مي شد ‏و يکشبه او را تبديل به "کارتونيست بين المللي" مي کرد! پس اين جريان مؤثر ارتباط با جهان آزاد، کم کم به نوعي ‏لاتاري براي کسب جايزه و افتخار تغيير ماهيت داد.‏

‏ يکي از مهمترين پيشگامان کارتون نمايشگاهي ايران پس از انقلاب بي گمان "علي ديواندري" بوده است. "علي ‏ديواندري" متولد 1336 شهرستان سبزوار، فارغ التحصيل طراحي گرافيک از دانشکده هنر هاي زيباي تهران کار خود ‏را به عنوان کارتونيست از سال 1354 آغاز کرد. از آن پس آثارش در بسياري از نشريات مطرح به چاپ رسيده اما ‏دلمشغولي اصلي او در تمام اين سال ها شرکت در نمايشگاه هاي بين المللي بوده و از اين مسيرهم کسب اعتبار کرده ‏است. به واقع ديواندري در تعداد جوايز جهاني رکورددار است و فهرست کامل افتخارات او در يکي دو صفحه نمي ‏گنجد. اما چرا با وجود محبوبيت ديواندري در نمايشگاه هاي خارجي او در ايران آن چنان که بايد شناخته شده نيست؟

بخشي از جواب را در کاراکتر او به عنوان کارتونيستي مستقل که علاقه به امواج سياسي باب طبع روز ندارد بايد ‏جُست. او خود را هنرمند مي داند نه سياستمدار يا سياست باز و مراعات اين هويت هنري را مقدم بر ديدگاه هاي ‏سياسي مي بيند پس کارنامه کاري خود را با هيچ روزنامه و به تبع گروه سياسي خاص پيوند نمي زند و براي خوشايند ‏مخاطبان و کسب شهرت تند نمي راند،اما بخش ديگر جواب در نگاه او به هنر کارتون و شيوه کارش نهفته است. اگر ‏نگاهي به مجموعه آثار ديواندري در کتاب "لبخند موناليزا" و يا کاتالوگ هاي نمايشگاه هاي مختلف بيندازيم به سختي ‏مي توانيم از چيزي به عنوان "سبک ديواندري" در طراحي کارتون صحبت کنيم. ديواندري در طراحي فرم ها هيچگاه ‏به زبان بصري واحدي نرسيده و کاراکتر ها، اشياء و حيوانات در کارتون هايش اثر به اثر تغيير مي کنند. شايد بتوان ‏اين را به تجربه گرايي هنرمند و بي علاقگي اش به تکرار آزموده ها نسبت داد اما اين تنوع و پراکندگي سبک و نگاه ‏در آثار متعدد به گم شدن هنرمند و نوعي بحران هويت هنري او مي انجامد که بعضي از منتقدين بدبينانه معتقدند که ‏پيامد ناگزير تبعيت از سلايق نمايشگاه هاي مختلف جهاني است. علت هرکدام که باشد نتيجه اين است که هنرمند در آثار ‏مختلف تغيير لحن و سبک داده و از اين قطعات پراکنده به سختي مي توان پازل شخصيت و تفکرات او را کامل کرد و ‏چيزي به خاطر سپرد. ‏

اما از کنار هم نهادن و مقايسه قطعات اين پازل مي توان دريافت که ذهنيت ديواندري پيچيده نيست، هر آنچه را که به ‏عنوان فضيلت شناخته شده دوست دارد و طبعاً از جنگ و فقر و ظلم و رذايل بشري رنجيده خاطر است و اين بشر ‏دوستي و حق طلبي را معمولاً با زباني رو و صريح و گاهي از مُد افتاده به تصوير مي کشد. اگر هم پيچيدگي در بعضي ‏آثارش ديده مي شود با جنس حرف هايش همخوان نيست و معمولاً نتيجه موفقي ندارد. ديواندري کارتونيستي بيشتر ‏غريزي است تا تکنيکي و معمولاً هر چه اجراهاي اش پر تکلف تر باشد از قدرت و اثر گذاري شان کاسته مي شود ‏مخصوصاً وقتي کارتون هاي اش را به سياق تابلوهاي بازاري رنگ مي گذارد. اساساً بعضي کارهاي ديواندري بين ‏کارتون و نقاشي معلق هستند، خصوصاً طراحي کاراکتر ها و فضا ها که گاه اغراق نصفه و نيمه اي دارند. نه کاملاً ‏کارتوني و اغراق آميزاند (مثل آثار بسک و سامپه) نه کاملاً واقع گرايانه و نه بين واقع گرايي و اغراقمندي تعادلي به ‏جا برقرار کرده اند (مثل آثار براد هولاند يا توپور) همين بزرگترين مشکل ديواندري در آثاري است که بر کاراکتر ‏انساني تمرکز دارند. هرچه لايه هاي رنگ و خط کمتر مي شود و ايده هم ساده تر و تأکيد بر کاراکتر ها کمتر، او موفق ‏تر نشان مي دهد. ‏
در هر حال همين ذهنيت ساده و انساني، بسياري از نمايشگاه هاي جهاني کارتون و کاريکاتور را خوش آمده و "علي ‏ديواندري" را به مهم ترين و پر افتخارترين کارتونيست نمايشگاهي ايران تبديل کرده است.‏

هیچ نظری موجود نیست: