جمعه، آذر ۰۲، ۱۳۸۶

نمايش روز♦ تئاتر ايران


مدير مرکز هنرهاي نمايشي اعلام کرده اولويت اجراها با نمايش هاي بومي و ملي خواهد بود، اما در عمل منظور ‏نمايش هاي مذهبي است. اين روزها بازار اين گونه نمايش ها داغ تر شده و آهو به وقت انفجار يکي از آنهاست. نمايشي ‏که حسن وارسته آن را بر اساس نمايشنامه اي از رحمت اميني کارگرداني کرده است.‏

‎‎آهو به وقت انفجار‎‎
کارگردان: حسن وارسته. نويسنده: رحمت اميني. بازيگران: جمعي از دانشجويان دانشکده هنرهاي زيبا. ‏
عده اي براي زيارت راهي مشهد مي شوند و داخل حرم مي شوند. اما دقيقاً پس از ورود، بمبي در حرم منفجر مي ‏شود...‏
‎‎آشفتگي در اجرا‏‎‎
رحمت اميني نويسنده انفجار به وقت آهو به واسطه تدريس در دانشگاه علاقه فراواني به اجراهاي مدرن از موضوعات ‏مذهبي دارد. حسن وارسته نيز چند سالي است به عنوان کارگردان در کنار او قرار دارد. اين گروه سال گذشته فيلم ‏طناب هيچکاک را تبديل به نمايش کردند و سعي داشتند جنبه هاي اخلاقي اين نمايش راتقويت کنند. ‏
نمايش انفجار به وقت آهو نيز بيشتر يک کار پرفورمنس است. داستان اگرچه خطي مشخص دارد، اما وارسته کوشيده ‏آن را به اجرايي مدرن بدل کند. همين نگاه سبب شده که نمايش به نوعي سردرگمي گرفتار آيد. نمايشنامه خطي مشخص ‏دارد، ولي نمايش در اجرا راهي ديگر را پي مي گيرد. تجربه هايي اينچنين مي تواند جذاب باشد مشروط به اين که ‏نمايشنامه و تفکر پشت اثر سنتي نباشد و اجرا مدرن. ‏
در اين نمايش کارگردان سعي دارد از اصول و شيوه نمايش آييني و به طور خاص تعزيه در اجرايش استفاده کند و از ‏سوي ديگر سعي در خلق فضايي مدرن با شيوه اجرايي مدرن دارد. از سويي از لباسي رئاليستي مانند چادر سود ‏مي‌جويد – بدون هيچ‌گونه تغييردر آن و يا آشنايي زدايي از آن – و از ديگر سو از لباس‌هايي کارگاهي و بعضاً نمادين ‏استفاده مي‌کند. از يک سو طراحي صحنه سعي در خلق فضايي مدرن دارد و از داربست‌ها و خطوط هندسي و ‏ابزارهايي همچون تاير ماشين و کلاه‌هاي ايمني و چراغ بالاي آن و... بهره مي‌برد و از ديگر سو تلاش دارد تا با تمام ‏اين‌ها فضاي معنوي و سنتي حرم را به ما يادآوري کند. از يک سو از سازهاي اصيل موسيقي ايراني همچون سه‌ تار و ‏دف استفاده مي‌کند و از ديگر سو شاهد حضور سازهايي چون گيتار و ويلن هستيم.‏

نکته ديگري هم که در اين راستا مي توان به آن اشاره داشت شيوه اجرايي بازيگران است. ما در پرفورمنس با بدن ‏بازيگر سروکار داريم. يعني هرآنچه در نمايش وجود دارد مي بايست از طريق تن بياني به بازيگر منتقل شود. ‏بازيگران در اين راستا با کوچکترين حرکت خود پيامي را به تماشاگر منتقل مي کنند که اين جزو قرارداد هاي نمايش ‏هاي اينگونه به شمار مي آيد. اما در تعزيه قراردادها کاملاً متفاوت است. در تعزيه تماشاگر مي داند داستان با فاصله ‏براي او روايت مي شود. از طرفي ديگر تعزيه کاملاً شرقي است و پرفورمنس مبتني بر اصول و روش شناسي هاي ‏اجرايي غربي. اما اين دو شيوه در بسياري از صحنه هاي نمايش انفجار به وقت آهو با هم در مي آميزد.‏
طراحي صحنه نيز همين راه را دراجرا پي مي گيرد. ما در فصل هايي با نظريه صحنه خالي رو به رو هستيم و در ‏برخي لحظات ديگر تعداد وسايل صحنه به حدي مي رسد که تماشاگر را کاملا گيج مي کند. گروتوفسکي خالق نظريه ‏تئاتر بي چيز در واقع بنا بر مشاهدات و تحقيق هايي نظريه تئاتر بي چيز را ارائه کرده است. در اين شکل طراحي ‏تماشاگر با توجه به ذهنيات و تخيل خود و تنها حرکات بازيگر صحنه را در ذهن خود مجسم مي کند. در صورتي که ‏داستان طراحي صحنه رئاليستي اصولا بر مداري ديگر حرکت مي کند.‏
اين تناقض در اجرا سبب مي شود تماشاگر نتواند انرژي خود را به صورت يکسان در کليت نمايش تقسيم کند. و زماني ‏که قصد مي کند تا با توجه به قراردادهايي که مي شناسد به سراغ نمايش برود، ناگهان همه چيز به هم مي ريزد و ‏مجبور مي شود قراردادي ديگر را جايگزين قرارداد هاي قبلي کند. از ديگر سو داستان خطي اميني هم در گير و دار ‏همين تغييرات از دست مي رود. ما متوجه انگيزه بسياري از شخصيت ها نمي شويم. بازيگران به جاي آنکه در خدمت ‏فضاي داستان پرداز نمايشنامه باشند به خلق فضا کمک مي کنند. اين بازيگران بيشتر قرار است به تصوير پردازي ‏کمک کنند تا پيشبرد داستان. ‏
اجراي نمايش هاي مذهبي در اين سال ها شتاب زيادي گرفته است. اما اين نمايش ها بيش از آنکه قصد داشته باشند به ‏رهيافت هاي تازه اي در اجراي کارهاي مذهبي دست يابند، بيشتر تکرار مضامين است. مضاميني که سال ها تماشاگر ‏به بهانه هاي مختلف آنها را شنيده واز اين همه تکرار خسته شده است. بودجه تئاتر نيز به شرطي افزايش پيدا مي کند که ‏چنين آثاري روي صحنه برود. اگرنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به هيچ وجه علاقه اي به اجراي نمايش هاي ‏ديگر ندارد. از 4 آذر قرار است اجراي بهرام بيضايي شروع شود. بايد منتظر واکنش ها در ارتباط با اين نمايش باشيم ‏که مسئولين تا چه اندازه اجراي آن را تاب مي آورند.‏

هیچ نظری موجود نیست: