جمعه، تیر ۲۱، ۱۳۸۷

گزارش♦ سينماي جهان


جهان سينما، پس از پايان جشنواره کن، انتظار جشنواره ونيز را مي کشد که کمتر از دو ماه به برگزاري آن باقي ‏مانده است. ويم وندرس به عنوان رياست هيئت داوران انتخاب شده و فيلم تازه برادران کوئن افتتاحيه جشنواره ‏است. هيچ فيلم ايراني هم تا اين لحظه براي نمايش در جشنواره ونيز پذيرفته نشده است.‏
در انتظار ونيز:‏‎‎ويم وندرس رئيس هيئت داوران‎‎
جشنواره ونيز در ايتاليا با آن که قدمت اش چهار سالي بيش از جشنواره کن در فرانسه است، اما همواره در ‏مقايسه با آن جشنواره که ابعاد حيرت انگيزي دارد، در رده پائين تري قرار گرفته و نام خود را به عنوان دومين ‏جشنواره مهم سينمايي حفظ کرده است.‏
‏ جشنواره ونيز يکي دو سالي است که يک رقيب داخلي هم پيدا کرده است: جشنواره رم. جشنواره جديدالتاسيس ‏رم، با بودجه هنگفت و دست و دلبازي هاي فراوان که حتي صداي شهردار را هم درآورده، سعي در رقابتي جدي ‏با جشنواره ونيز دارد.‏
از اين رو مارکو مولر، مدير جشنواره ونيز، سعي دارد جشنواره امسال را که شصت و پنجمين دوره اش است، ‏پربارتر از دوره قبل برگزار کند.‏
دفتر جشنواره به تازگي اعلام کرد که هيئت مديره بي ينال ونيز- که در بخش هايي چون سينما، هنرهاي تجسمي، ‏موسيقي و تئاتر، برخي هر ساله و برخي دو سال يک بار در تاريخ هاي گوناگون برگزار مي شود و بدين ترتيب ‏شهر ونيز را به عنوان شهري فرهنگي/ هنري در تقريبا تمامي طول سال مطرح مي کند- با نظر مارکو مولر ‏براي سپردن رياست هيئت داوران جشنواره فيلم به ويم وندرس، فيلساز مطرح آلماني، توافق کرده و بدين ترتيب ‏اين فيلمساز طراز اول، رسماً به عنوان رئيس هيئت داورن انتخاب شده است.‏
اين در حالي است که فيلم آخر ويم وندرس با عنوان "شليک در پالرمو" که در بخش مسابقه شصت و يکمين دوره ‏کن حضور داشت، مورد بي مهري کامل هيئت داوران قرار گرفت.‏
اما ويم وندرس رابطه ديرينه اي با جشنواره ونيز دارد: اولين فيلم او با نام "ترس دروازه بان در لحظه پنالتي" در ‏سال 1972 در اين جشنواره شرکت کرد و ده سال بعد، يعني پيش از ساختن "پاريس تگزاس" و "زير آسمان ‏برلين"، شير طلايي يعني جايزه اول جشنواره ونيز را براي فيلم "کشور چيزها" به دست آورد.‏
وندرس در سال هاي 1985، 1989، 1994، 1995و 1996 نيز در بخش هاي مختلف جشنواره ونيز شرکت ‏کرد و آخرين بار در سال 2004 در بخش مسابقه جشنواره ونيز حاضر شد.‏
‎‎پشت پرده جشنواره‎‎
با آن که تاکنون تنها نام افتتاحيه جشنواره ونيز رسماً اعلام شده، اما بازار اخبار پشت پرده درباره ونيز، از آخرين ‏روزهاي برگزاري جشنواره کن داغ شده است.‏
افتتاحيه جشنواره ونيز، فيلم تازه برادران کوئن است؛ فيلمسازاني که با فيلم قبلي شان جوايز اسکار را درو کردند ‏و به پر سر و صداترين موفقيت کاري خود رسيدند. فيلم تاره آنها "بعد از خواندن بسوزان" نام دارد که ونيز با ‏فرش هاي قرمزش در انتظار ستارگان آن،براد پيت، جرج کلوني، جان مالکوويچ و تيلدا سوينتون است.‏
شنيده ها حاکي است که فيلم تازه رايدلي اسکات با عنوان "لاشه دروغ ها" از فيلم هاي پر سر و صدايي است که ‏در بخش مسابقه به نمايش در خواهد آمد. در اين فيلم لئورناردو دي کاپريو و راسل کرو بازي دارند.‏
ستارگاني چون کيرا نايتلي و رالف فاينس هم با درام تاريخي "دوشس" در فستيوال حضور خواهند داشت.‏
احتمالاً فيلم تازه اسپايک لي با عنوان "معجزه در سنت آنا" که در توسکاني در دوره جنگ جهاني دوم مي گذرد ‏نيز در بخش مسابقه حضور خواهد داشت.‏
دست اندرکارن سينما مي گويند کمدي تازه مايک جگر با عنوان "زنان" هم در جشنواره ونيز به نمايش در خواهد ‏آمد. در اين فيلم مگ رايان و اوا مندز بازي دارند.‏
اما در صورت به موقع تمام شدن فيلم تازه باز لورمن، با نام "استراليا"، جشنواره ونيز مي تواند تحت تاثير اين ‏ساخته اين کارگردان با استعداد قرار گيرد و حاصل همکاري مجدد او با نيکول کيدمن- پس از "مولن روژ" - مي ‏تواند ديدني باشد. اين بار با فيلمي موزيکال روبرو نيستيم و لورمن به يک درام ماجرايي روي آورده است. علاوه ‏بر کيدمن، هيو جکمن در اين فيلم بازي دارد.‏
جشنواره ونيز از 27 آگوست تا ششم سپتامبر در جزيره ليدو شهر ونيز برگزار مي شود و انتظار مي رود که ‏امسال، جشنواره از فضاي سياست زده سال گذشته اش، کمي فاصله بگيرد.‏‏ ‏
















نمايش روز♦ تئاتر ايران
چند قطعه کوتاه از ساموئل بکت به کارگرداني علي اکبر عليزاده در تهران بر صحنه است. نگاهي داريم به ‏اين نمايش روز تهران.‏
‎‎انسان معاصر در تنگنا‎‎
کارگردان، مترجم و طراح: علي اکبر عليزاد. بازيگران: خسرو محمودي، ميترا گرجي، الهام قادري، زهرا ‏رضايي، مرتضي حسين زاده، مرتضي يونس‌زاده و علي کي‌منش.‏
خلاصه داستان: چهارنمايش از ساموئل بکت چهار اثر کوتاه از اين نويسنده است که به موقعيت بغرنج انسان ‏معاصر مي پردازد. نمايش ها در ظاهر داستان خاصي را دنبال نمي کنند و بيشتر وابسته به فرم هاي اجرايي ‏هستند.‏
تجربه نشان داده انها که تئوري پردازي هاي خوبي را در زمينه هنر انجام مي دهند خود عاملان خوبي براي ‏اجراي آثار هنري نيستند. اما در زمينه هنر نمايش اين مسئله کمي متفاوت به نظر مي رسد. علم و اجرا در ‏نمايش از يکديگر مجزا نيستند از همين روي جشنواره هاي تئاتر هاي دانشگاهي ناگهان استعداد هايي را ‏معرفي مي کند که در هيچ جشنواره تئاتر حرفه اي نمي توان انها را سراغ گرفت.‏
يکي از آنهايي که ازدل همين جشنواره هاي تئاتر دانشگاهي بيرون آمد و باليد علي اکبر عليزاد بود. او که ‏خود هم ترجمه مي کند و مي نويسد و طراحي مي کند يکي از چهره هاي قابل تامل عرصه تئوريک نيز ‏هست. او در سن کم به مقام استادي در دانشگاه رسيد و هم اکنون مشغول به تدريس است.‏
عليزاد در تجربه تازه خود چهار متن کوتاه از ساموئل بکت را دستمايه قرار داده که از نويسندگان خاص در ‏عرصه هنر هاي نمايشي است. او و هم انديشانش همچون اوژن يونسکو همواره به دنبال نمايش موقعيت هاي ‏پوچ زندگي بشر معاصر بوده اند. بشري که در تنگناهاي مختلف قرار گرفته و همين مسئله او را از رسيدن به ‏اصالت و وظيفه هاي ساده انساني دور مي کند. اوج اين تفکر در آثار بکت نمايشنامه مطرح در انتظار گودو ‏ست. در ان نمايش دو جوان منتظر هستند تا يک نفر از در وارد شود و زندگي خراب آنها را سروسامان دهد ‏و در انتها متوجه مي شوند هيچکس نخواهد آمد.‏
اين چهار نمايشنامه کوتاه نيز موقعيتي اينچنين دارند. جهان آثار بکت، جهاني سرد است ، خلأيي که در آن ‏زمان و مکان مشخصي وجود ندارد، جهاني مه آلود که در آن همه چيز در هاله‌اي از ابهام و پرسش‌هاي ‏بي‌پاسخ قرار دارد با شخصيت‌هايي که در اين خلاء به دنبال چيزي نامعلوم مي‌گردند، شخصيت‌هايي که هيچ ‏يک کامل نيستند. جهان در اين آثار تحت تاثير جنگ هاي جهاني بر نويسنده متن ها جهاني پوچ و بي معناست. ‏آدم ها غالبا با هم سخن نمي گويند چون حرفي براي بازگو کردن ندارند. از اين رو کمي کارگرداني اين کارها ‏با آثار ديگر متفاوت به نظر مي رسد.‏
عليزاد هم در کارگرداني چهار قطعه از بکت مي کوشد بر همين نگاه و درونمايه متن وفادار بماند. بنابراين ‏در حرکت اوليه صحنه را خالي از هرگونه آکسسوار مي کند تا بتوان به طراحي صحنه اي مجازي دست يابد. ‏در اينجا ذهن مخاطب مي بايست با توجه به حرکات بازيگران قطعات مختلف را کنار هم گذاشته و به يک کل ‏معين برسد. در بخشي ديگر کارگردان با توجه به متن سعي مي کند از سکون و سکوت در کارش به نحو ‏بايسته اي استفاده کند. ادم ها در اين نمايش ها يا سخن نمي گويند و يا آنقدر حرف هاي خود را تکرار مي کنند ‏که تماشاگر را مورد آزار قرار مي دهند.‏
نمايشنامه هاي بکت در يک منظر کلي تمام قواعد اجرايي را به کارگردان تحميل مي کنند. نمايشنامه ها آنقدر ‏درست و دقيق نوشته شده که در عمل کارگردان اجازه حذف و يا اضافه نکته اي را ندارد. اما با تمامي اين ‏اوصاف مي توان در شيوه اجرا جهان بيني کارگردان را نيز پس اين آثار مورد توجه قرار داد. ‏
عليزاد در اين نمايش بازيگران خود را در موقعيت هايي دشوار قرار مي دهد. انها بايد به سختي در جهان ‏بکتب زندگي کنند. اين يکي ازنقاطي به شمار مي آيد که عليزاد در آن زاويه ديد شخصي خود را وارد مي ‏کند. بازيگران هم با اينکه اغلب آنها از دانشجويان تئاتر هستند و نه بازيگران حرفه اي تا مقدار زيادي توانسته ‏اند از عهده اين مهم بر آيند. ‏
عضلات منقبض و تنگنايي که انها در فضا قرار دارند نوعي فشار قبر را براي بيننده تداعي مي کند. آدم هايي ‏که در ظاهر زنده اند اما موقعيتي شبيه به مردگان دارند. عليزاد درکنار اين فضا سعي مي کند ديدي پژوهشي ‏را نيز بر کار خود قائل شود. او در جاهايي از الگوهايي استفاده کرده که خود بکت گهگاه در کارگرداني ‏آثارش از آنها سود مي جسته است. به طور مثال ما در بخش هاي بسياري از نمايش حرکت را نمي بينيم. ‏بکت خود از روي عمد براي بازيگران حرکتي را نمي نويسد. او مي داند زيبايي شناسي سکون در اين لحظه ‏مي تواند همراه شخصيت ها باشد و به تبيين جايگاه فکري آنها کمک کند. همين نکات به عليزاد کمک کرده تا ‏به تصويري علمي از اين نويسنده دست يابد.‏
















گفت وگو نمایش ایران

نمایش بیژن ومنیژه نمایشی است اقتباسی که توسط دکتر محمود عزیزی به تازگی درسالن اصلی مجموعه تئاتر ‏شهر به صحنه آمده است. با عزیزی که پیش از این هم با نمایش نامه های اسطوره ای وافسانه ای به دنیای تئاتر ‏روی آورده بود به گفتگو نشسته ایم. ‏
‎‎دغدغه مهاجرت‏‎‎
‎‎چرا اازمیان همه داستان های شاهنامه به سراغ بیژن و منیژه رفتید؟‎ ‎اول اینکه این داستان همیشه برای من ویژگی و جذابیتهای خاص خود را داشته است. گذشته از آن سوالی همیشه ‏ذهن مرا به خود مشغول می کرد به این عنوان که چرا اغالب انسان ها تمایل به مهاجرت دارند و این اتفاقی بود که ‏درنمایشنامه من روی می داد. اینکه ضمیر نهان و آرام انسان ها با مهاجرت و سفر به دیار و ولایتی دیگر به ‏آرامش می رسد یا نه؟
‎‎دراجرا به پاسخ سوالاتتان هم رسیدید؟‎ ‎به بخشی از آنها رسیده ام ولی درطول تمرین، تحلیل و اجرا سوالات زیادتری به سراغم آمده و دغدغه های ‏دیگری به ذهنم خطور کردند. انسان برای رسیدن به هرچیزی، چیزهای دیگری را ازدست می دهد. برای آدم های ‏نمایش خود موقعیت فرهنگی مشخصی را برای خروج از دایره زندگی درنظر گرفتم و به این ترتیب تلاش کردم ‏تا با اقتباسی که زاشاهنامه داشته ام به هدفم برسم. ‏
‏<‏strong‏>سیر رسیدن به مدینه فاضله هریک از این شخصیت ها، باعث به وجودآمدن شیوه ای از اجرا می شود ‏که به نظر با اصل شاهنامه تقاوت هایی دارد.<‏‎/strong‏>‏درنمایش دایه ای واردقصه منی شود که مرشد منیژه می شود وآنها به اتفاق از هفت گذر عشق که همان هفت وادی ‏عشق است می گذرند. درگذرازاین مسیر وبارسیدن به هدف وآرمان هر سه به وسیله عامل بزرگ واصلی شاهنامه ‏که همان رستم است به آزادی دست پیدا می کنند. این مثلث عشقی خواستار این هستند که به جایی که عدالت ‏اجتماعی باشد سفر کنند. ‏
‏<‏strong‏>پروسه تمرین نمایش چه مدتی طول کشید؟<‏‎/strong‏>‏پرونده این نمایش مربوط به چند سال پیش است. من درنظر داشتم نمایش را با امکانات بهتر و درزمان مطلوب ‏تری اجرا کنم. شاید شما درنمایش شاهد اوج و فرود چندان زیادی نباشید اما به واقع تلاش شده است از منظری نو ‏وخلاق به شاهکار فردوسی نگریسته شود. ‏
‏<‏strong‏>دراقتباس شما هم تکیه به ابیات و دیالوگ هایی شده است که درشاهنامه هم با زبان کلاسیک ادبیات ‏فارسی آمده است. فکر نمی کنید مخاطبین امروزی کمترپای این نوع دیالوگ نویسی بنشینند؟<‏‎/strong‏>‏من به ادبیات کلاسیک ایرانی دینی دارم که به گمانم هر از چند گاهی فرصتی دست می دهد تا بتوانم آن را ادا کنم. ‏سوال خوبی کردید. ما به سادگی نمی توانیم این نمایش را به زبان محاوره ای به اجرا درآوریم. احساس کردم که ‏نیاز است یک بار دیگر زبان کلاسیک فارسی به مردم یادآوری شود. متاسفانه ما فاصله زیادی از زبان اصلی ‏خود گرفته ایم وامروزه دررسانه های مختلف ما حتی درتئاتر کلمات وواژه هایی هجوم آورده اند که نه تنها مربوط ‏به ما که ملیتی خاص نداریم. مثل:‏‎ ‎بپیچونیم، پیچوندم و... ‏
‏<‏strong‏>درشبهای ابتدایی اجرای نمایش ما شاهد این بودیم که بازیگران با لباس های متفاوت و ناهمگون نسبت ‏به نقشی که بازی می کردند بر صحنه حاضر می شدند. دلیل آن چیست؟<‏‎/strong‏>‏بله. دردوشب ابتدایی لباس ها تغییر می کرد. ولی نباید دلیل آن را ضعف و ناتوانی طراح لباس دانست. بخشی از ‏این کم کاری مربوط به ما است وبخشی مربوط به مسئولین مرکزهنرهای نمایشی. آنها باید خرج ومخارج خرید ‏لباس ها و امکانات را خیلی زودتر از شب های جنرال در اختیارمان قرار می دادند که طبق معمول همیشه بی ‏برنامگی و ناهماهنگی میان تولیدکنندگان و کارکنان اداری باعث به وجودآمدن این اتفاقات شد. ‏
‏<‏strong‏>صدای بازیگران شما درهنگام اجرای نمایش بسیار پایین است. دلیل این را چه می دانید؟<‏‎/strong‏>‏سالن نمایش. متاسفانه سالن اصلی تئاتر شهر از همان ابتدا مختص اجرای تئاتر ساخته نشد وامکانات صوتی آن ‏درحد صفر است. دریک سالن آکوسنیک شما باید تفاوت صدای سکه یک ریالی و دوریالی را متوجه شوید. اینجا ‏نه تنها اینطور نیست بلکه وجود دستگاههای خنک کننده سالن بازیگران و تماشاگران را به شدت مورد آزار قرار ‏می دهد. حالا تصور کنید که این بهترین ویکی از بزرگترین سالن های نمایش ایران درپایتخت است. ‏
‏<‏strong‏>انتخاب بازیگرا نمایش به چه صورتی بود؟<‏‎/strong‏>‏اغلب بازیگران را می شناختم ودرهنگام بازنویسی و طراحی بنای اصلی نمایش آنهایی را که مدنظرم بود به ذهنم ‏خطور می کردند. ‏
‏<‏strong‏>ازآن تعداد همه به گروه پیوستند؟<‏‎/strong‏>‏با یکی دو تغییر که آنها هم مشغول کار وتمرین نمایش و فیلم ها بودند همگی مدنظرم بوده وانتخاب شدند. ‏
‏<‏strong‏>وضعیت تئاترایران را با این وضعیت چگونه پیش بینی می کنید؟<‏‎/strong‏>‏من خودم هم نمی دانم که قرار است چه برسر تئاتری ها و اصلا هنرمندان بیاید. اما امیدواری تنها چیزی است که ‏می تواند دربرابر ناامیدی بجنگد و حداقل تسکین را برای قشر هنری داشته باشد. امیدوارم روزی را شاهد باشیم ‏که حداقل مشکلات برما غالب باشد وآنقدرآزادی بیان با حفظ شئونات رواج پیدا کند که کمترین دغدغه های سطحی ‏به سراغمان بیاید. ‏




















کتاب روز♦ کتاب
‏<‏strong‏>7 مصاحبه استثنائي<‏‎/strong‏>‏
گفت وگوهاي اوريانا فالاچي با امام خميني- مهندس بازرگان- سرهنگ قذافي- شارون- لخ والسا- راکووسکي- ‏محمد رضاپهلوي‏ انتخاب و ترجمه غلامرضا امامي- 219 صفحه- چاپ چهارم‏‎-‎‏ نشر افق
اوريانا فالاچي دلاور زني، روزنامه نگاري يکه و مصاحبه گري استثنائي بود. چند سالي است که او در اين ‏جهان نيست و گفت وگوهايش که ا غلب مربوط به سالهاي بسيار دورند هنوز خواننده دارد.‏
غلامرضا امامي، که سال هاست در ايتا ليا سکونت دارد، 7 مصاحبه استثنائي از فا لاچي را برگزيده وبه ‏فارسي بر گردانده است. اين واقعيت که برخي از اين گفت وگوها چند بار به فارسي ترجمه شده اند، چيزي از ‏جذابيت آنها نمي کاهد.‏
‎‎


نامه هاي جمالزاده در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران‎‎
به كوشش: سوسن اصيلي‏896ص، تهران: انتشارات سخن، 1387، چاپ اول
اين كتاب مجموعه اي از نامه هاي «سيد محمد علي جمالزاده» به دوستان و آشنايان اين نويسنده برجسته ‏معاصر ايران و هم چنين شخصيت هاي سياسي، ادبي و اجتماعي و سازمان ها و مراكز گوناگون است. ‏‏«جمالزاده» در سال هاي 1354 و 1368 خورشيدي، بخش بزرگي از مجموعه كتاب هاي چاپي، نسخه هاي ‏خطي، دست نوشته ها و نامه هايش را به كتابخانه مركزي و مركز اسناد دانشگاه تهران هديه كرد. نامه هاي ‏گردآوري شده در كتاب حاضر، از اين مجموعه ارزشمند انتخاب و بسياري از آنها براي نخستين بار چاپ و ‏منتشر شده است. محتواي اغلب اين نامه ها، نقد و بررسي كتاب است. هرگاه نويسنده اي نسخه اي از اثرش ‏را براي «جمالزاده» فرستاده، او پس از مطالعه دقيق آن اثر به بررسي و نقد آن پرداخته و اين نقد را به ‏صورت نامه اي براي نويسنده فرستاده است. بعضي از نامه ها نيز به موضوعات سياسي و اجتماعي مي ‏پردازد. نامه هاي «جمالزاده» شامل مجموعه اي از اطلاعات ادبي، اجتماعي و تاريخي سودمند است. از ‏جمله نامه هاي بسيار ارزشمند اين مجموعه، دو نامه «جمالزاده» به «سيد حسن تقي زاده» است كه گزارش ‏فعاليت هاي او در كرمانشاه – به عنوان يكي از اعضاي «كميته مليون ايران»– در طول سال هاي جنگ ‏جهاني اول است. كتاب حاضر، شامل صد و يازده نامه است. قديمي ترين نامه موجود در اين مجموعه در ‏سال 1291 و آخرين آنها در سال 1368 خورشيدي نوشته شده است. ‏
‎‎


احساس تنهايي و توتاليتاريسم (پژوهشي در جامعه شناسي ايران)‏‎ ‎
نويسنده: داريوش محمدي مجد‏144ص، تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1387، چاپ اول
در اين كتاب، نويسنده با اتكاء به نظريه «هانا آرنت» درباره «احساس تنهايي»، به بررسي اين مسئله در ‏جامعه كنوني ايران و رابطه آن با توتاليتاريسم مي پردازد. عناوين فصل هاي چهارگانه كتاب عبارتنداز: 1- ‏احساس تنهايي چيست؟ ؛ 2- عوامل مؤثر بر تجربه احساس تنهايي؛ 3- مباحث جامعه شناختي احساس تنهايي؛ ‏‏4- چه بايد كرد؟ ‏
‎‎


تاريخ پانصد ساله تبريز‎‎‏ (از آغاز دوره مغولان تا پايان دوره صفويان) ‏نويسنده: سيد آقا عون اللهيترجمه: پرويز زارع شاهمرسي‏300ص، تهران: انتشارات اميركبير، 1387، چاپ اول
اين كتاب، اطلاعات ارزشمندي درباره حيات شهر تبريز در دوره اي باشكوه به خوانندگان مي دهد؛ دوره اي ‏كه تبريز نقشي مهم در تاريخ ايران داست. در اين دوره كه حد فاصل ميان دوران قديم و جديد است، تبريز به ‏بالاترين درجه عظمت و شكوه خود رسيد. نويسنده كتاب. پرفسور «سيد آقا عون اللهي»، از اساتيد تاريخ ‏جمهوري آذربايجان است. اگر چه اين كتاب در زمان حكومت اتحاد شوروي نوشته شده و ديدگاه تاريخ نگاري ‏حاكم بر شوروي در آن كاملا مشخص و مسلط است، اما اطلاعات معتبري درباره تاريخ تبريز و سير فراز و ‏فرود آن در فاصله دوره مغول تا پايان حكومت صفوي، يعني قرن هاي سيزدهم تا هفدهم ميلادي در اختيار ‏خوانندگان قرار مي دهد. از اين رو اين اثر را ـ كه اصل آن به زبان تركي است و عنوان «شهر تبريز در سده ‏هاي سيزدهم تا هفدهم» را داردـ مي توان در شمار آثار قابل اعتناي پژوهشي، درباره تاريخ شهر تبريز به ‏شمار آورد. ‏
‎‎


عباس ميرزا فرمان فرماييان (سالار لشكر)‏‎ ‎
نوشته و ترجمه و تدوين: عباس ميرزا فرمان فرماييان، منصوره اتحاديه، بهمن فرمانويراسته: مصطفي زماني نيا‏592ص، تهران: انتشارات كتاب سيامك، 1387، چاپ اول
اين كتاب شامل سه بخش است. بخش اول با عنوان «عباس ميرزا سالار لشكر: زمانه و كارنامه سياسي و ‏اجتماعي»، پژوهشي است درباره زندگي و فعاليت هاي «سالار لشكر». او پسر «عبدالحسين ميرزا فرمان ‏فرما» و از رجال نامدار ايران در اواخر دوره قاجار و اوايل عصر پهلوي بود. اين پژوهش به وسيله خانم ‏‏«منصوره اتحاديه» با استفاده از اسناد و مدارك گوناگون انجام شده است. بخش دوم با عنوان «يك سال در ‏قشون فرانسه»، نوشته اي است از «عباس ميرزا سالار لشكر». عنوان بخش سوم، «روابط ناپليون و ايران» ‏است كه نوشته اي به صورت تاليف و ترجمه از «سالار لشكر» است. بخش عمده كتاب به زمانه و كارنامه ‏سياسي و اجتماعي‌ «عباس ميرزا فرمانفرماييان» اختصاص دارد. در اين بخش، با استفاده از مذاكرات ‏مجلس، مكاتبات «سالار لشكر» و تاليفات او، تصويري دقيق از زندگي، انديشه و فعاليت هايش ارائه شده ‏است.‏
‎‎


جنگ انگليس و عثماني در بين النهرين و عواقب آن در ايران‎‎
نويسنده: عباس ميرزا فرمان فرماييانبه كوشش: منصوره اتحاديهتهران:384 ص، انتشارات كتاب سيامك، 1386، چاپ اول
اين كتاب، مهم ترين، ارزشمندترين و طولاني ترين بخش از تاليفات «عباس ميرزا فرمان فرماييان» يا ‏‏«سالار لشكر» است، كه از تحولات سياسي، جغرافيايي و تاريخي ناشي از جنگ جهاني اول در بين النهرين، ‏سخن مي گويد. اگر در نظر داشته باشيم كه‌«سالار لشكر» يكي از نخستين ايرانياني است كه در مدارس عالي ‏نظامي اروپا تحصيل كرده و با تازه ترين اصول نظامي گري آن عصر آشنا بوده است، و اگر در نظر داشته ‏باشيم كه او عضو دولتي بوده است كه مهاجرين و مليون ايراني، در همان ايام در صفحات غربي ايران تشكيل ‏داده بودند، آن گاه اهميت و تازگي كتاب او بيشتر و بهتر آشكار مي شود. جنگ بين النهرين كه گزارش مفصل ‏آن را در اين كتاب مي خوانيم، با چند حركت سريع نظامي و سياسي انگلستان و با حمايت نيروهاي هندي، در ‏سال 1914 ميلادي، در دهانه اروند رود (شط العرب) آغاز شد و چهار سال بعد با شكست عثماني به پايان ‏رسيد «سالار لشكر» در گزارش مفصل و دقيق خود از اين جنگ، اثرات آن را در ايران به خوبي نشان داده ‏است. ‏
‎‎


سرگذشت كشتيراني ايرانيان (از ديرباز تا قرن شانزدهم ميلادي)‏‎ ‎
تاليف: احمد اقتداري، اميد اقتداري‏458ص، تهران: انتشارات اميركبير، 1386، چاپ اول
اين كتاب، ترجمه متن انگليسي «سرگذشت كشتيراني ايرانيان»، نوشته پرفسور «هادي حسن»، استاد فقيد ‏دانشگاه عليگره هندوستان، همراه با يادداشت ها و توضيحات و حواشي مفصل است. «سرگذشت كشتيراني ‏ايرانيان» كه در سال 1928 ميلادي براي نخستين بار در لندن و به تعداد معدودي چاپ شد، بهترين توصيف ‏از دريانوردي ايرانيان را با دقت نظر علمي و نقد و بررسي و تحقيق در همه مباحث آن ارائه داده است. اين ‏كتاب آنچه را كه محققان مغرض (به ويژه اعراب و انگليسيان) درباره دريانوردي و تجارت دريايي و ‏كشتيراني جنگي ايرانيان نوشته اند، همه را به آب تحقيق شسته و نظراتي صحيح و حقايقي روشن در اين ‏زمينه عرضه كرده است. ‏
‎‎


يادداشت هاي علم‎‎‏ جلد ششم (56-1355)‏
ويراستار: علينقي عاليخاني‏562ص، تهران: انتشارات مازيار، 1387، چاپ اول
اين كتاب، آخرين جلد از مجموعه يادداشت هاي «امير اسدالله علم» است كه به وقايع و حوادث سال هاي ‏‏1355 و 1356 خورشيدي اختصاص دارد. اگر چه در آغاز سال 1355، آسمان سياسي ايران از ديد شاه، ‏آبي بود و خورشيد بخت او همچنان درخشان، اما در حقيقت ايران در آستانه تحولات اجتماعي و سياسي ‏بزرگي قرار داشت. اولين يادداشت اين مجموعه در فروردين ماه سال 1355 و آخرين آنها در مرداد 1356، ‏كمي پس از استعفاي «علم» از مقام خود نوشته شده است. ‏
‎‎


لهستانيان و ايران‎‎
نويسنده: عليرضا دولتشاهي‏244ص، تهران: انتشارات بال، 1386، چاپ اول
در اين كتاب، روابط ميان دو ملت ايران و لهستان، از ابتدا تا جريان غم انگيز مهاجرت آوارگان لهستان در ‏زمان جنگ جهاني دوم به ايران، بررسي شده است. روش نويسنده در اين بررسي، اين مجال را به خوانندگان ‏ايراني مي دهد كه ويژگي منحصر به فرد روابط ميان ايران و لهستان را در مقايسه با روابط ايران با ديگر ‏ممالك اروپايي دريابند. در حقيقت لهستاني ها تنها قوم فرنگي (اروپايي) بودند كه نه به خاطر منافع خاص ‏سياسي و اعمال قدرت، بلكه از روي نياز در ايران سكني يافتند. «لهستانيان و ايران» گزارشي دقيق و ‏ارزشمند از چگونگي حضور لهستاني ها در ابعاد مختلف زندگي ايرانيان است.‏
‎‎


فرهنگ ضرب المثل ها (فارسي/انگليسي)‏‎ ‎
نويسنده: هنري ديويدفترجمه: فريد جواهر كلام‏896ص، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، 1387، چاپ اول
اين كتاب، شامل ده هزار ضرب المثل از فرهنگ و زبان ملل گوناگون (فارسي، فرانسه، انگليسي، عربي، ‏آلماني و...) است كه از ميان پانزده هزار و پانصد ضرب المثل گلچين شده است. مؤلف اين كتاب كه يك ‏فيلسوف و پژوهشگر انگليسي است، براي تدوين آن سا ل ها به كوشش پرداخته و كتاب را به ترتيب حروف ‏الفباي لاتين تنظيم كرده است. مترجم پس از ترجمه كامل كتاب، مجموعه ضرب المثل ها را به ترتيب الفباي ‏فارسي تنظيم كرده و ترجمه انگليسي را در مقابل متن فارسي آورده است. در اين فرهنگ، نام يا موضوعي، ‏مثلا «آب»، عنوان شده و سپس نظر و عقيده هر قومي درباره آن به صورت ضرب المثل بيان شده است. پس ‏از ذكر هر ضرب المثل، ماخذ آن كه از چه زباني است و به همين ترتيب نام گوينده آن يا ماخذي كه ضرب ‏المثل از آن استخراج شده، ذكر گرديده است. ‏‏ ‏

هیچ نظری موجود نیست: